دلم گرفته ای دوست، هوای گریه دارم...
چراش رو نمیدونم، ولی اول رمضون تاحالا سازم کوک نیست. هنوز خبر خوبی که حداقل حال دلم رو خوب کنه، به تورم نخورده.، لیکن اخبار و حوادث و کابوس های عجیب و دلهره آور و دلشوره برانگیز تا دلم بخواد، گر و گر از چپ و راست... و چراش رو نمیدونم:/
++
چهارشنبه نوشت: یازده شب سه شنبه، دوست و همکار عزیزم رو که مدتی درگیر بیماری بود، از دست دادیم...
هفته ی خوبی نبود اصلا.
هر چه پیرتر میشوی سه تغییر در زندگیت رخ میدهد: اول اینکه حافظهات را از دست میدهی ... دومی و سومی را هم به یاد نمیآورم!