�من ارچه عاشقم و رند و مست و نامهسیاه/ هزار شکر که یاران شهر بیگنهند!�
+
�غلام همت آن دردیکشان یکرنگم/ نه آن گروه که ازرقلباس و دلسیهند�
+
�جناب عشق بلندست همتی حافظ/ که عاشقان، ره بیهمتان بهخود ندهند.�
+
غلطیادنوشت: یه زمانی توی مدرسه بهمون یاد دادن، حق بگید هرچند به ضررتون باشه.
تو این سالها سعی کردم حق بگم؛ هرچند به ضررم باشه؛ هرچند تلخ باشه؛ هرچند طرد بشم.
ولی خوب گویا یه جای این آموزش غلط بود! همۀ اونایی که یادمون دادن و لقلقۀ زبونشون شده بود، فقط یادمون دادن. دلیلی نداشت فکر کنیم چون یادمون میدن قراره خودشونم عمل کنن که ما هم جوگیر بشیم و دنبالهرو بشیم.:)
قطعاً دیگه دیر شده و من تغییرناپذیرم:))
ذات آدم هرچیه، همونه.
میدونی؟ دین برای هرکی آب نشد، برای خیلیا نون و وسیلۀ رسیدن به هدف شد.
ما که نه دین داریم و نه دنیا و نه عقبی چی بگیم:)
چرا من همهچی رو زیادی جدی گرفته بودم و میگیرم؟!
++
این استاد عربی که از قضا استاد راهنمام هم هست داره پدرم رو در میآره. یه مشت بیت عربی رو باید معنی کنم، شاعرش و مضمونش و عصرش رو بیرون بکشم، ولی هیچجوری نمیشه پیدا کرد. گوگل بیخاصیت! دو نمره ارزش اینهمه اعصابخردی رو داره؟ تعطیلات بعد امتحانات داره الکیالکی حروم میشه...:(