در زندگی هر کس، اشخاصی وجود دارند که مستقیم یا غیرمستقیم بر رفتار، درونیات و پیشبرد او و یا احیانٱ در عقبگردش نقش بسزایی داشته اند. در این میان، او برای برخی از این اشخاص با تکیه بر این منطق که میتوانند راهنما و مشاور خوبی در ارتقای سطح کیفی زندگی و موفقیتش باشند و نقش حمایتی ایفا کنند، حساب ویژهای باز میکند.
این حامیان و مشاوران چه کسانیاند؟
این اشخاص با نام «اعضای هیئت مدیرهی درون» شناخته میشوند. اشخاص مورد نظر میتوانند از نزدیکان فرد باشند و یا نه افرادی بیگانه بیهیچ نسب خونی باشند که تنها با مطالعهی افکار و اندیشههایشان یا مشاهدهی سبک زندگیشان، وارد گود شدهاند. اعضای هیئت مدیرهی درونی، در اتاق فکر فرد جا خوش کرده، هر بار به اقتضای نیاز او خود را نمایان میکنند و به این ترتیب در پرورش ذهن، نوآوری و ایده پردازی او وارد عمل میشوند. صد البته که اجازهی حضور و بیان ایدهها را خود فرد که ریاست این هیئت مدیره را به عهده دارد، میدهد.
اعضای هیئت مدیرهی درونی در برهههای مختلف زندگی برحسب ضرورت تغییر میکنند. گاه عضوی به دلیل ناکارآمدی حذف میشود و گاه عضوی جدید به خاطر نقش بنیادینش به تیم فکری اضافه میشود.
حال به زندگی خودمان برگردیم. افراد پیشبرندهی ما کیستند؟
چند قدم ما را به پیش بردهاند؟
لازم است عضوی را به خاطر بیکفایتیاش حذف کنیم؟
لازم است عضوی را به خاطر نقش بیبدیلش در توفیقاتمان ستایش و تقدیر کنیم؟
با شخص جدید و خلّاقی که به تازگی آشنا شدهایم و به نظر میرسد در موفقیت ما تأثیر داشته باشد، برای عضویت در هیئت مدیره اقدام کردهایم؟
اعضای هیئت مدیرهی درونمان چند عضو مفید دارد؟
یادمان باشد تکتک اعضا باید مفید باشند، پس بیگدار به آب نزنیم! این افراد باید درست زمان اقدام به فعّالیتمان، گوشهی ذهنمان خودشان را نشان دهند و وظیفهی یاریگریشان را به نحو احسن انجام دهند.
عضو هنری، ادبی، دینی، اقتصادی...
هرکجا به مشکلی برخوردیم، عضو مورد نظر را به خاطر آوریم و از او مستقیم یا غیر مستقیم، یاری بطلبیم.
اعضایهیئت مدیرهی درونینوشت: توی این سالها سعی کردم به طُرُق مختلف از افرادی که نقش پررنگی در پیشبرد اهدافم داشتند و به نوعی الگوی رفتاری و فکریام بودهاند، حضوری و یا غیرحضوری قدردانی کنم؛ چراکه این منِ اکنون اگر در گوشهای از زندگیاش موفق بوده، به خاطر وجود همانهایی بوده که راه درست اندیشیدن و گفتن و رفتن را به او آموختهاند. حال چه اکنون همچنان جزو تیم فکری باشند و چه نباشند.
سپاسنوشت: سپاس از استاد کلانتری که ذهن خام و کورم را به سمت پختگی و روشنایی سوق میدهد.
برخی چیزها حقیقتاً دانستنشان تلنگر است.